قیمت گذاری مواد اولیه پلیمری
یکی از رخدادهای تاثیرگذار بر بازار پلیمرها ، بیم و امیدهای تغییر فرمول قیمتگذاری محصولات پتروشیمی در بورس کالا و تغییر در قیمت مواد اولیه پلیمری که میتواند چهره جدیدی از بازار را ترسیم کند.
انتظار اعلام قیمتهای پایه بر مبنای دلار با نرخ بازار ثانویه یا همان دلار نیمایی را میتوان به روشنی مشاهده کرد یعنی از این پس نرخها احتمالا با این شیوه مورد محاسبه قرار گرفته و به فرمول قیمت مواد پلیمری گذشته بسیار شبیه شده است.
بهصورت دقیقتر قیمتهای صادراتی محصولات پتروشیمی همان نرخهای جهانی با احتساب دلار نیمایی مورد محاسبه قرار گرفته و همچنین با اعمال یک تخفیف قیمتی نرخهای پایه برای یک هفته معین خواهد شد. این در حالی است که سقف مجاز قیمتها نیز لحاظ نمیشود یعنی در فرآیند عرضه و تقاضا هر قیمتی که کشف شد، برای معاملهگران قابل استناد است و ارزش معاملاتی دارد.
سادهترین نقاط ضعف این شیوه قیمتگذاری مواد پلیمری ، نبود مکانیزمی برای عقبگرد قیمتهاست یعنی اگر به هر دلیل تقاضا کمتر از عرضهها بود و بازار به قیمتهای پایینتری متمایل شد هیچ ساز و کار رسمی برای کاهش قیمت مواد همراه با روند عمومی در بازار پیش بینی نشده است. این در حالی است که پیشنهادهای جدید برای قیمت مواد پلیمری با فرض دلار نیمایی برای بسیاری از گریدها بالا ارزیابی میشود که در نهایت از جذابیت خرید میکاهد.
میتوان گفت که در بازار آزاد برخی از گریدهای PVC، پلیاتیلن ترفتالات و پلی پروپیلنهاست که قیمت دلاری آنها بالاتر از نرخ ارز ثانویه است. همین داده به معنی آن است که بخش بزرگی از مواد اولیه در بورس کالا با رشد قیمت مواد پلیمر همراه خواهند شد.
البته اینکه عرضهکنندگان از شرایط فعلی راضی باشند یا خیر مساله دیگری است، زیرا در شرایطی که خوراک با قیمت ارز بازار ثانویه نرخگذاری شود دیگر اعلام نرخ محصول با قیمتهایی با همین مکانیزم چندان هم غیرمنتظره نخواهد بود.
از سوی دیگر اهمیت نرخ خوراک برای بازار پلیمرها در مقایسه با تولیدکنندگان اوره یا متانول ناچیز است اگرچه بحث خوراک بین مجتمعی نیز در این بین مطرح خواهد بود. بهصورت دقیقتر نرخ خوراک آن قدر که در برخی رسانهها مهم ارزیابی میشود؛ برای پلیمرها مهم نیست و تاثیر چشمگیری بر قیمت تمام شده تولیدات در مقایسه با اوره و متانول ندارد.
در هر حال گویا همه پتروشیمیها با یک روند کلی مورد ارزیابی قرار میگیرد و این رویکرد نه برای تصمیمگیری و نه برای نرخگذاری چندان جذاب نیست. از سوی دیگر قیمت بالاتر خوراک برای واحدهای پتروشیمی به معنی افزایش هزینهکرد برای توسعه این صنعت و تولید انواع پیشرفته تر پلیمرهاست اگرچه این بحث خود اما و اگرهای دیگری دارد.
با توجه به تمامی این موارد بازار با تکانه ی قیمت مواد پلیمری جدیدی روبه رو شده اگرچه نمیتوان به صراحت از رشد قیمت مواد پلیمری در بازار آزاد خبر داد. تقاضای واقعی در بازار داخلی محدود است و رشد قیمت مواد پلیمری به معنی محرک نزولی منفی دیگری در مسیر ثبت تقاضاست. در شرایطی که نگرانی از تحقق فروش صادراتی پتروشیمیها وجود دارد، هر گونه تهدید بازار داخلی به معنی اعمال محدودیت در فرآیند تولید و فروش خواهد بود.
اگر به هر دلیل تصمیمی بگیریم ولی عواقب آن را دقیق مورد سنجش قرار ندهیم به معنای تحمیل هزینههای دستساخته بسیاری به این صنعت است. کاهش جذابیت تولید در صنایع تکمیلی را باید جدی گرفت، زیرا به بیکاری بسیاری از افراد دخیل در این صنعت منجر خواهد شد.